دوست من "دانشجو" پدران ما يك اين اشتباه را مرتكب شدند شما ديگر راه رفته نرويد...
گور چه كسي را ميخواهي بكني آن هم در چشم به هم زدني آنقدر گور كنده و آماده داريم كه كار حساب و كتابش به دوش رايانه ها و سامانه ها افتاده
باور نداري برو ببين دوست من
تا كي خشم و نفرت
تاريكي را با روشني بايد زدود.....
تاسف ميخوم نه به حال شما به حال خودم و خودمان که کي قرار اندکي به رگ غيرتمان بر بخورد تا شايد گورتان را در چشم به هم زدني بکنيم
به زودي،منتظر باشد.
ما در اين بازي همه بازيگريم
نقشهاي قصه را جان ميدهيم
گربرنده يا که گر بازنده ايم
در لباس ديگران ما زنده ايم .. ما زنده ايم .. ما زنده ايم .. ما زنده ايم..
جلال الدين محمد...